شکست یا موفقیت
اصل و اساس زندگی در قدرتشه.
وگرنه بودن خیلی هایی که فکر میکردن از زندگی قدرتمند ترن اما یهو دیدن هیچی نیستن.
حکایت ما انسان ها هم همینه!
اولش فکر میکنیم شکست خوردیم؛ اما بعدش متوجه میشیم اون شکست باعث موفقیت بزرگتر زندگی ما بوده.
برای مثال فکر کنین ما برای اولین بار میریم دفتر مدرسه بخاطر یک خطایی و ناظم یا مدیر مارو تنبیه میکنه و ما هم انجام میدیم.... اما ی مدت بعد(که معلوم نیست یک سال دو سال یک روز یا دو روز بعد باشه) وقتی که یک فرد زورگو بخاد از الکی چیزی رو گردن ما بندازه دیگه اینطوری کوتاه نمیایم...
ما انسان ها زود عصبی میشیم زود قضاوت میکنیم زود پشیمون میشیم.
ولی در بعضی مسائل وقتی منطق های اینطوری پا پیش میزاره این ماییم که شخصیت یا روحیه خودمون رو به کام شکست میدیم.
درسته که گاهی یک حرف میتونه از ضربه صدتا شمشیر هم تیز تر و برنده تر و دردناکتر باشه ولی این نمیتونه کاری کنه که شما هرچی رشته کردین رو پنبه کنه! یعنی چی؟!
یعنی من یا تویی که داری این متن رو میخونی وقتی یک حرفی میشنویم یا یک کاری میبینیم که بنظر میاد ضربه سختی به ما میخاد بزنه، روحیمون رو از دست بدیم؛ قطعا هرچی شخصیت یا هرچی کار کردیم ارزش و اجر و ثوابش میره اصطلاحا "اومدیم ثواب کنیم کباب شدیم" فقط هم بخاطر یک وظیفه که اسمش هست "از دست ندادن روحیه".
حالا منی که این متن رو نوشتم یا شمایی که این متن رو خوندین میتونیم متن رو قضاوت کنیم.
گاهی اوقات بعضی حرف ها زمان رو برای آدم کند میکنن ولی زمان باز هم میگذرونه و باعث میشه ما با عبرت گرفتن ساختمونی از شخصیت برای خودمون بسازیم که با به قول قدیمی ها "بیدی نباشه که با این بادها بلرزه".
موفق باشین
شب اول قدر 1400
التماس دعا!